سناریو سازی های تحلیلی یا واقعیت بیرونی:
مهندسی معکوس حوادث دارای ردپای اسرائیلی خصوصا در بحث ترورها و خرابکاریهای هستهای (نظیر ترور شهید فخیم زاده در سال ۱۳۹۹، حمله به انبار مخفی تورقوزآباد در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸، ترور هنیه در تهران در ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ و غیره) نشان دهنده دو موضوع اشرافیت بالای اطلاعاتی از یکطرف (فناوری پایه، نفوذ پایه، جاسوسی محور) و بحث عملیات اجرایی دقیق از طرف دیگر است. این در حالی است که ساختها و سازمانهای امنیتی کشور، عموما به دنبال سد کردن روندها و فرآیندهای دسترسی دشمن به اطلاعات هستند، بنظر میرسد نوعی غفلت شدید در بحث بازدارندگی در اجرا و خرابکاری، در حال رخ دادن است. مهندسی معکوس خرابکارها و ترورهای هستهای و سیاسی نشان میدهد که عملیات به شکل طبیعی نمیتواند توسط نیروی آموزش دیده عادی، نیروی نیابتی و خریداری شده و مزدور و مواردی همانند صورت گیرد. چنین نیرویی الزاما نیرویی کماندو پایه و کاملا متعلق به کشور اسرائیل میبایست باشد (بر اساس رعایت ظرافتهای عمل که تنها توسط نیروهای حرفهای دارای وابستگی سازمانی قابل توجیه است). تصور اینکه این نیروها بشکل ماموریتی از خارج از کشور وارد ایران شده و بعد از عملیات اقدام به ترک خاک کشور کنند نیز تصوری جیمزباندی و اشتباه میباشد. این نیروها الزاما در ایران ساکن بوده و کاملا مسلط به زبان فارسی و عرف اجتماعی -فرهنگی مردم بومی هستند. دارای شناسنامه ایرانی هستند و در بین مردم مشغول کار و فعالیت روزمره میباشند. الزاما دارای انبار یا واحد تولیدی در مناطق حاشیهای شهر بوده و قاعدتا بشکل فردی یا به همراه چند فرد و نیروی کار مهاجر، کار میکنند (اگر مشکلی پیش آمد، راحت و بدون دردسر بتوانند از شرشان خلاص شوند). این نیروها در مواقع بحران و ایجد بحران، وارد عملیات شده و با بهره گیری از فناوریهای نظامی قوی در اختیار، فضای مانور بالای حرفهای در پوشش شغلی، نظام اطلاعاتی کاملا سطح بندی شده و دارای پلن A، B، C، همچنین الگوی فعالیت شبکه پایه مستقل (تقریبا غیر مرتبط با سایر هم سازمانیهای خود در یک شهر یا استان)، اقدام به فعالیت میکنند. پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، با توجه به مهندسی معکوس رویدادهای تقابلی ایران-اسرائیل در هفت سال اخیر، در این خصوص هشدار امنیتی-نظامی میدهد.
کد خبر: ۳۹۸۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۲۴